دنیا این قدر بزرگه که هر کسی واسه خودش یه جایی داره پس سعی کنید به جای اینکه جای کسی رو بگیرید جای خودتون رو پیدا کنید

وقتی از مادر متولد شدم..صدایی در گوشم طنین انداخت که بعد از این با تو خواهم بود. به او گفتم تو کیستی؟ گفت :غم! فکر کردم غم عروسکی خواهد بود که من بعدها با اون بازی خواهم کرد. ولی بعدها فهمیدم!! که من عروسکی هستم در دستان غم

مهتابی اتاقم صاعقه می زند
و چشمانم باران مبارند , بهاری !
دستی تکان می دهی از سر عادت
و شاید کمی اجباری .
به سلامت اما ...
این گونه خداحافظی نمی کنند !!!

قرارمان این نبود.
با وجودی که می دانستی در انتظار تو
هر ثانیه به سختی یک ماه می گذرد ,
با همه تبانی کردی که امسال نیز ...
ساعتها را به جلو نکشند !!!

خسته ام از انتظار / پرم از صبر و قرار / منو به حال خودم ای خدا تنهام نذار / اگه این یه حوسه دیگه انتظار بسه همه ارزوی من فرار از این قفسه  / 

سلام ببخشید مزاحم شدم.ا...ا...ا... اشتباه مزاحم شدم.اصلا برای چی مزاحم شدم؟ کاش مزاحم نمی شدم بد موقع مزاحم شدم .نه؟! خیلی بد شد ... دوباره مزاحم نمی شم راستی! حالا که مزاحم شدم بزار یه چیزی بهت بگم به شرطی که طاقتشو داشته باشی میخواستم ... میخواستم بگم :ببخشید مزاحم شدم

همیشه اونی که ازش توقع نداری خوشحالت می کنه اما اونی هم که فکرشو نمی کنی قلبتو می سوزونه شاعر قشنگ می گه : آنکس که تو را به جملگی تکیه بر اوست گر چشم خرد باز کنی دشمنت اوست

 زندگی سخت نیست ما سختش می کنیم دلها تنگ نیست ما تنگش می کنیم عشق قشنگ نیست ما رنگش می کنیم دل هیچ کس بد نیست ما سنگش می کنیم...

توی دنیا اگه قرار بود جای چیزی باشم دوست داشتم جای اشک رو صورت تو باشم تو چشمات متولد شم رو پلکات جون بگیرم رو گونه هات جاری شم رو لبات بمیرم...

عاقبت ظلم تو تو رو یه روز تلافی می کنم اشکامو پاک می کنم با دل تبانی می کنم تو می خوای تا میتونی دل منو خون بکنی با رقیبام بشینی منو تو دیونه کنی اما هر روز خوشی تنگ غروبی ام داره شبهای سردو سیاه صبح سپیدی هم داره

همیشه ماندن دلیل بر عاشق بودن نیست خیلیها میروند تا ثابت کنند که عاشقاند